بـانـو !
.
سیـلی کـه هیـچ ،
.
مـا بـرای دیـن خـدا ، غصـه هم نـخـورده ایم حتـی
..

بـانـو !
.
سیـلی کـه هیـچ ،
.
مـا بـرای دیـن خـدا ، غصـه هم نـخـورده ایم حتـی
..

امام على عليه السلام :
.
آفرين بر حسادت! چه عدالت پيشه است!
.
پيش از همه صاحب خود را مى كشد.
.
(شرح نهج البلاغه، ج1، ص316)
..
ناكثين از لحاظ روحيه پول پرستان بودند ، صاحبان مطامع و طرفدار تبعيض . سخنان مولایمان علی درباره عدل و مساوات بيشتر متوجه اين جمعيت است
کوته نظری، نخستین و بزرگ ترین دلیل شکست و ناتوانی آدمی است. سزاوار است همه ما در زمینه های مادی و معنوی، بلندنظر باشیم و با اراده قوی به پیش رویم، حتی اگر به مقصود نرسیم، چنان که علی علیه السلام می فرماید: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلی قَدرِ هِمَّتِهِ؛ ارزش مرد به اندازه همت اوست.» دورترین مقصدها نیز با برداشتن گام های کوتاه و هدفمند سرانجام پیموده خواهند شد، ولی آن کس که سست اراده و کوتاه همت است، از پیمودن آسان ترین راه ها برای رسیدن به کم ترین هدف ها نیز ناتوان است. همت بلند را باید از پیامبر بزرگ اسلام آموخت که برای اصلاح جهان، تنها به پاخاست؛ جهانی که در تاریکی و جهل و جنایت فرورفته بود. به تعبیر امام خمینی رحمه الله : «عزم، جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است و تفاوت درجات انسان، به تفاوت درجات عزم اوست».
وقتی عزم آدمی جزم و همت او بلند باشد، در رویارویی با سختی ها طاقت از کف نمی دهد، بلکه با بردباری و درنگ، راه برون رفت از آن را پیدا می کند. امام علی علیه السلام می فرماید:
الحِلْمُ والأَناةُ توأمان یُنتِجُهُما علوُّ الْهِمَّةِ.
بردباری و درنگ، هم زادند و هر دو از همت بلند زاده شده اند.
برای فرشته ی خدا ، سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
.
نه مرگ ، نه ترس ،
.
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود.
.
مادرم ...
زهرا تازه ترین اتفاقی بود که در عالم افتاد
.
و هیچ وقت نیست که این اتّفاق، باز هم تازه نباشد!
.
زهرا حرف تازه خدا بود:
.
«انّا اَعْطَیناکَ الکوثَر»
.
نگاهی نو، به سراپای هستی . ارتباط خاک با خدا ؛
.
مادر شهود و شهادت ؛ بانوی محراب؛ بانوی اعتراض؛
.
بانوی حماسه؛ بانوی بسیج بنی هاشم؛ بانوی شهادت ...
..

مادر از پیچ کوچه تا رد شد
ایستا د و کمی مردد شد
سرد شد دست گرم وپر مهرش
آسمان تیره شد,هوا بد شد
بک یهودی مست گردنه گیر
همچو کوهی مقابلش سد شد
چند گامی عقب عقب برگشت
ناگهان حال مادرم بد شد
دست دیوار کوچه پرتش کرد
منحرف از مسیرو مقصد شد
چادرش را سرش کشیدم زود
ناله هایش زیاده از حد شد
ماجرای فدک گرفتن ما
تا ابد روضه ای زبانزد شد......