باز هم زينب ميان حراميان

عمه جان یاد دارم وقتی می خواستید از مرکب پیاده شوید

عباس زانو میزد و شما پا روی زانوی عباس میذاشتید و از

مرکب پیاده می شدید جوانان بنی هاشم دورتان حلقه میزدند

تا مبادا چشم حرامیان به شما بیافتد!

حرم حضرت زینب س

یه روزی هم تو کوچه های شام تک و تنها به شما

 جسارت کردن و.......

 
حرم حضرت زینب س
 

و باز هم امروز ؛ نوادگان همان حرامیان دورت را گرفته اند...


از حیدر و فاطمه و حسن و حسین و عباس هم دور هستی...


عمه جان اگر مشتی از خاک حرمت جا به جا شود به خدا 


قسم ؛ به خدا قسم ؛ ما همه علی اکبرت میشویم!


مي‌گفت: بهشت هم مالِ بچه پولدارهاست!

مي‌تونن حج برن و...

...


يادش رفته بود تو خونه مادرش هست