دستم را اگر نگرفته
بودی؛
.
چگونه می آموختم در غیبتِ خورشید هم می شود خندید؟!
.
صدایت که ببارد؛
.
یک قطره مــاه هم در
کاسۀ آبم بیُفتد کافی ست!
.
من نــور می شوم..
..
دستم را اگر نگرفته
بودی؛
.
چگونه می آموختم در غیبتِ خورشید هم می شود خندید؟!
.
صدایت که ببارد؛
.
یک قطره مــاه هم در
کاسۀ آبم بیُفتد کافی ست!
.
من نــور می شوم..
..
در با مادر هم قافیه شد
کوچه با کوفه
.
و آه با چاه؛
.
علی اما....قافیه را باخت،
بعد از فاطمه!
..

همین یه روضه برای تمام عمرمون کافی ستــــ!!!!
.
ای کسانی که ایمان آورده اید ، داخل خانه های پیامبر نشوید
.
مگر آنکه به شما اجازه داده شود
.
وای مــــادرم

میگويند بانوی بینشانی و قبرت پيدا نيست،
مادرم پس چگونه غم خفته در لابهلای خاک غريب بقيع
را برای خود تفسير کنم
وقتی میدانم بوی فاطمه(س) هنوز
از کوچه پس کوچههای مدينه به مشام میرسد
و آسمان از رد آن سيلی هنوز کبود مانده است......


از گریه عرش آسمان دریا شد
یک قطره چکید و مثل عاشورا شد
با شال عزا مرد غریبی می گفت
ایام عزای مادرم زهرا شد



